خاطره ای از کوهنوردی رهبر معظم انقلاب
خاطره ای از کوهنوردی رهبر معظم انقلاباز زبان محمود
خسرویوفا، رئیس کمیتهی ملی پارالمپیک
یادم میآید در اوایل انقلاب یک روز به من گفتند من نذری دارم و میخواهم به امامزاده داوود سلاماللهعلیه
بروم. ما هم برنامهریزی کردیم و همراه چند تن از محافظها و آقای راشد
یزدی به سمت امامزاده داوود حرکت کردیم. ایشان لباس پاسداری پوشیدند و
صورتشان را با چفیه بستند. آقای راشد هم با لباس عادی روحانیت آمده بود.
جالب اینکه در راه همه فکر میکردند ایشان محافظ آقای راشد است، چون ما با
لباس کوهنوردی و تجهیزات آمده بودیم. من به سبب تخصصم در کوهنوردی،
سنگنوردی و صخرهنوردی، خوب میدانستم که راهپیمایی یک کوهنورد حرفهای
به چه شکل است، و میدیدم که آقا کاملاً حرفهای و خیلی راحت مسیر را به
سمت بالا طی میکردند و بدنشان بسیار روی فرم بود.
خاطرهای از این کوهنوردی به یاد دارم که من و یکی دیگر از محافظان در راه
بحث میکردیم؛ یکی در رد و دیگری در تأیید مرحوم شریعتی. آقا متوجه شدند.
سرعتشان را کم کردند و به ما رسیدند. گفتند از این صحبتها نکنید، از فضا
استفاده بکنید. گفتند که شما مثل دو نابینایی میمانید که میخواهید آن
دیگری را راهنمایی کند. نمیتوانید. مرحوم شریعتی یک نقاط قوتی داشته و یک
نقاط ضعفی. این کار شما نیست. وقتی هم که رسیدیم، یکی از اتاقهای آنجا را
اجاره کردیم و آقا نذرشان را آنجا ادا کردند.
منبع: خبرگزاری حیات