آیت الله خامنه ای کیست؟

شناخت رهبر جمهوری اسلامی ایران

آیت الله خامنه ای کیست؟

شناخت رهبر جمهوری اسلامی ایران

داخل جهنم


خاطره شریعتمداری از بیانات رهبر انقلاب

یکی از کاندیداهای احتمالی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی‌اش به ذکر خاطره‌ای از مقام معظم رهبری پرداخت.
به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، محمد شریعتمداری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود به بیان خاطره‌ای از دیدار همکاران دولت اصلاحات با مقام معظم رهبری پرداخت و گفت: روزی با جمعی از همکاران عضو دولت، خدمت رهبری معظم حضرت آیت الله خامنه‌ای مدظله العالی رسیدیم و به مناسبتی ایشان خاطره ای تعریف کردند که به نظرم بسیار مهم و شنیدنی بود . "ایشان گفتند ؛حتی با دوست نیز به داخل جهنم پا نگذارید."

وی ادامه داد: ایشان در این دیدار فرمودند که مدت‌ها پیش با دوستانی در درس اخلاق آیت‌الله طباطبایی قمی شرکت می‌کردیم. روزی ایشان در درس اخلاق فرمودند: دوست و یا رفیق عنصر بسیار با ارزشی است. قدر آن را بدانید و در دوستی‌هایتان پایداری کنید. با دوستتان، با رفیقتان اگر لازم شد تا درب جهنم هم بروید و دست از رفاقتش بر ندارید. اما خوب دقت کنید به هیچ وجه با او به داخل جهنم پا نگذارید.

شریعتمداری افزود: ایشان همچنین فرمودند که این بحث اخلاقی در زندگی اجتماعی بسیار برای انسان درس آموز است و من توصیه می‌کنم دوستانم به این مسئله مهم بها بدهند و البته به قسمت اخیر این درس اخلاقی که می‌گوید، اما با او پای در جهنم نگذارید نیز خوب دقت کنند.
منبع: مشرق نیوز

خاطره ای از کوهنوردی


خاطره ای از کوهنوردی رهبر معظم انقلاب
خاطره ای از کوهنوردی رهبر معظم انقلاباز زبان محمود خسروی‌وفا، رئیس کمیته‌ی ملی پارالمپیک

یادم می‌آید در اوایل انقلاب یک روز به من گفتند من نذری دارم و می‌خواهم به امام‌زاده داوود سلام‌الله‌علیه بروم. ما هم برنامه‌ریزی کردیم و همراه چند تن از محافظ‌ها و آقای راشد یزدی به سمت امامزاده داوود حرکت کردیم. ایشان لباس پاسداری پوشیدند و صورتشان را با چفیه بستند. آقای راشد هم با لباس عادی روحانیت آمده بود. جالب این‌که در راه همه فکر می‌کردند ایشان محافظ آقای راشد است، چون ما با لباس کوهنوردی و تجهیزات آمده بودیم. من به سبب تخصصم در کوهنوردی، سنگ‌نوردی و صخره‌نوردی، خوب می‌دانستم که راه‌پیمایی یک کوهنورد حرفه‌ای به چه شکل است، و می‌دیدم که آقا کاملاً حرفه‌ای و خیلی راحت مسیر را به سمت بالا طی می‌کردند و بدنشان بسیار روی فرم بود.

خاطره‌ای از این کوهنوردی به یاد دارم که من و یکی دیگر از محافظان در راه بحث می‌کردیم؛ یکی در رد و دیگری در تأیید مرحوم شریعتی. آقا متوجه شدند. سرعتشان را کم کردند و به ما رسیدند. گفتند از این صحبت‌ها نکنید، از فضا استفاده بکنید. گفتند که شما مثل دو نابینایی می‌مانید که می‌خواهید آن دیگری را راهنمایی کند. نمی‌توانید. مرحوم شریعتی یک نقاط قوتی داشته و یک نقاط ضعفی. این کار شما نیست. وقتی هم که رسیدیم، یکی از اتاق‌های آن‌جا را اجاره کردیم و آقا نذرشان را آن‌جا ادا کردند.
منبع: خبرگزاری حیات

نهی از منکر


بسم الله الرحمن الرحیم

سال 1372، برادر این جانب در یکی از میادین شهر یزد، منکری را مشاهده می کند و مرتکبین خلاف را نهی از منکر می کند.
جوانان خلافکار به شدت او را کتک می زنند. ایشان راهی بیمارستان می شود و ضاربین هم فرار می کنند. مسئولین شهر نیز هیچگونه واکنشی نشان نمی دهند، شاید دو روز از این قضیه می گذشت که یک دفعه عده ای از مسئولین برای ملاقاب به بیمارستان آمدند و همه همت خود را صرف  پیدا کردن ضاربین کردند. بعدها متوجه شدیم، جریان کتک خوردن برادرم در روزنامه جمهوری اسلامی درج شده بود و مقام معظم رهبری هنگام مطالعه روزنامه ها به این خبر که می رسند، دور آن خط می کشند و از مسئولین می خواهند که سریع پیگیری شود. در نتیجه ضاربین دستگیر می شوند و این اقدام زمینه ساز یک راهپیمایی در حمایت از ارزش های اسلامی در شهر یزد می شود.    حجت الاسلام والمسلیمن آقای علی ابوترابی
مجموعه خاکریز 2 ، یار خراسانی

خاطرات ورزشی

خاطرات ورزشی محمود خسروی‌وفا از رهبر انقلاب

آقای محمود خسروی‌وفا، رئیس کمیته‌ی ملی پارالمپیک، در اوایل انقلاب و نیز در مقطعی از دوران ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مسئول حفاظت ایشان بوده است. او به دلیل مسئولیت‌های ورزشی در بسیاری از دیدارهای ورزشی رهبر انقلاب در دوره‌های مختلف حضور داشته است. به همین دلیل گپ‌وگفت ما محدود به دیدار اخیر مدال‌آوران المپیک و پارالمپیک نشد. علاقه‌مندی‌های ورزشی رهبر انقلاب و نیز ورزش صبح‌گاهی ایشان در خارج از کشور از نکات خواندنی این گفت‌وگو است:

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif شما به عنوان کسی که سال‌ها در کنار آیت‌الله خامنه‌ای حضور داشته و در مسائل ورزشی نیز ورود دارید، نگاه ایشان به ورزش را چگونه یافته‌اید؟
آن‌چه من در این مدت از رفتار و گفتار حضرت آقا متوجه شده‌ام، این است که ایشان کلاً از جوان پرجنب و جوش خوششان می‌آید و این را بارها به زبان آورده‌اند. اصلاً با سستی و زیاد خوابیدن جوان‌ها موافق نیستند. یک بار با یکی از محافظان خدمتشان بودیم، من به حضرت آقا گفتم این آقایی که همراه من است، می‌تواند هزاروپانصد بار بدون توقف شنا برود. آقا باتعجب پرسیدند: هزاروپانصد؟! بعد به او گفتند که الان هم می‌توانی شنا بروی؟ او هم کتش را درآورد و بدون این‌که بدنش را گرم کند، سیصد بار شنا رفت. آقا گفتند بس است، قبول کردم. به‌ طور کلی حضرت آقا از مشاهده‌ی جوانان پرجنب‌وجوش و پرتحرک لذت می‌برند.
ورزش دیگری که حضرت آقا بسیار انجام می‌دهند، پیاده‌روی است؛ پیاده‌روی تند، بین نیم‌ساعت تا سه ربع. من صبح‌های زود که سر کار می‌آمدم، می‌دیدم ایشان در حال پیاده‌روی هستند. حتی این پیاده‌روی در سفرهای خارج از کشور ایشان هم قطع نمی‌شد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif خود ایشان به چه ورزش‌هایی علاقه دارند؟
آقا خودشان هم به ورزش علاقه دارند و هم اهل ورزش هستند. می‌گفتند که والیبال بازی می‌کردند و والیبالشان هم خیلی خوب بود. می‌گفتند در نوجوانی و حتی با همان لباس طلبگی، والیبال بازی می‌کردند. به ورزش باستانی هم علاقه داشتند و کار می‌کردند. ایشان در مراسم مختلف ورزش باستانی که دعوت می‌شدند، حضور می‌یافتند. به کوهنوردی هم بسیار علاقه دارند. یادم می‌آید در اوایل انقلاب یک روز به من گفتند من نذری دارم و می‌خواهم به امام‌زاده داوود سلام‌الله‌علیه بروم. ما هم برنامه‌ریزی کردیم و همراه چند تن از محافظ‌ها و آقای راشد یزدی به سمت امامزاده داوود حرکت کردیم. ایشان لباس پاسداری پوشیدند و صورتشان را با چفیه بستند. آقای راشد هم با لباس عادی روحانیت آمده بود. جالب این‌که در راه همه فکر می‌کردند ایشان محافظ آقای راشد است، چون ما با لباس کوهنوردی و تجهیزات آمده بودیم. من به سبب تخصصم در کوهنوردی، سنگ‌نوردی و صخره‌نوردی، خوب می‌دانستم که راه‌پیمایی یک کوهنورد حرفه‌ای به چه شکل است، و می‌دیدم که آقا کاملاً حرفه‌ای و خیلی راحت مسیر را به سمت بالا طی می‌کردند و بدنشان بسیار روی فرم بود.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22191/A2.jpg
خاطره‌ای از این کوهنوردی به یاد دارم که من و یکی دیگر از محافظان در راه بحث می‌کردیم؛ یکی در رد و دیگری در تأیید مرحوم شریعتی. آقا متوجه شدند. سرعتشان را کم کردند و به ما رسیدند. گفتند از این صحبت‌ها نکنید، از فضا استفاده بکنید. گفتند که شما مثل دو نابینایی می‌مانید که می‌خواهید آن دیگری را راهنمایی کند. نمی‌توانید. مرحوم شریعتی یک نقاط قوتی داشته و یک نقاط ضعفی. این کار شما نیست. وقتی هم که رسیدیم، یکی از اتاق‌های آن‌جا را اجاره کردیم و آقا نذرشان را آن‌جا ادا کردند.

ورزش دیگری که حضرت آقا بسیار انجام می‌دهند، پیاده‌روی است؛ پیاده‌روی تند، بین نیم‌ساعت تا سه ربع. من صبح‌های زود که سر کار می‌آمدم، می‌دیدم ایشان در حال پیاده‌روی هستند. حتی این پیاده‌روی در سفرهای خارج از کشور ایشان هم قطع نمی‌شد. با ایشان به کشور رومانی رفته بودیم، من لباس ورزشی خوب و متفاوتی به لحاظ رنگ و قیافه داشتم. در رومانی یک روز آقا به من گفتند که چه لباس قشنگی داری. بده من بپوشمش. لباس را برای پیاده‌روی پوشیدند و به محوطه رفتند، خبرنگاران به خیال این‌که من آمده‌ام دست تکان دادند و جلو آمدند، اما وقتی دیدند آقا این لباس را پوشیده، خیلی تعجب کردند. به‌طور کلی پیاده‌روی ایشان ترک نمی‌شد.
بعد از مسابقات جهانی کشتی در سال ۱۹۹۵، که امیررضا خادم در برابر حریف اسرائیلی مسابقه نداد، آقا از امیر تشکر کردند رسول در آن مسابقات مدال طلا گرفته بود. حتی وقتی می‌خواستند مکانی را به اسم رسول خادم نام‌گذاری کنند، آقا پیغام داده بودند که اسم مکان را بگذارید «برادران خادم»، چون کاری که امیر کرده، کمتر از رسول نیست.

اگر در زمان ریاست‌جمهوری به مراسم ورزشی هم دعوت می‌شدند، معمولاً شرکت می‌کردند؛ مثلاً مراسم ورزشی آموزش و پرورش یا سازمان تربیت بدنی. بیشتر مراسم‌ سالن ۱۲هزار نفری آزادی را می‌رفتند. بانشاط هم می‌رفتند. یک بار ایشان را برای برگزاری مسابقاتی در سالن شهید افراسیابی دعوت کرده بودیم، اصلاً باورمان نمی‌شد، اما آمدند. در زمان ریاست‌جمهوری بارها بچه‌های تیم جانبازان به ملاقات ایشان می‌آمدند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif این دیدارها در زمان رهبری هم ادامه یافت؟
بله، در زمان رهبری هم هر تیمی که از مسابقات برمی‌گشت، ایشان اظهار محبت داشتند. در سال ۱۳۷۲ که از انگلیس برگشتیم، آقای گلپایگانی را به استقبال ما فرستادند. بعد هم آن سخنان معروف «فتح‌الفتوح» را بیان کردند. در آن پیام اشاره کردند علی‌رغم این‌که می‌گویند بچه‌های مسلمان نمی‌توانند کار کنند، بچه‌ها فتح‌الفتوح می‌کنند. فردای استقبال هم دیداری با ایشان داشتیم که گفتند: من می‌خواستم خودم بیایم فرودگاه، اما بچه‌های حفاظت صلاح ندانستند. لذا آقای گلپایگانی را به نمایندگی فرستادم.

به نظرم اکثر قریب به اتفاق سخنان آقا درباره‌ی ورزش در دیدار با ورزشکاران جانباز بوده است. یک بار هم باستانی‌کارهای جانباز در حسینیه‌ی امام خمینی خدمت آقا رسیدند و همان‌جا به اجرای برنامه پرداختند. در آن دیدار آقا راجع به ورزش باستانی صحبت کردند. بعد هم گفتند که هیچ موقع جلوی من سنگ نزنید، ناراحت می‌شوم. دلیلش این است که وقتی قطع‌نخاعی‌ها ورزش سنگ زورخانه می‌کنند، به علت سنگینی سنگ‌ها، پاهایشان شروع به لرزیدن می‌کند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif این عکسی که در اتاق شما نصب است، متعلق به چه سالی و مربوط به چه مراسمی است؟
سال ۱۳۷۶ یک جشنواره‌ی بزرگداشت دفاع مقدس برگزار کردیم که پنج هزار جانباز شرکت کردند. یک نامه هم نوشتیم و از رهبری دعوت کردیم که در این مراسم حضور داشته باشند. آقا پذیرفتند و آمدند. این عکس هم مربوط به بازکردن رمز مسابقات است. مراسم بسیار زیبایی بود. دوستان می‌گفتند که ما هم گریه کردیم و هم خندیدیم. هم زهره‌ترک شدیم، هم صدقه دادیم تا مراسم خوب برگزار شود. واقعاً هم خوب برگزار شد. جانبازان قطع پا، «راپِل» کار می‌کردند، حمل مجروح می‌کردند. طناب را می‌بریدند و می‌رفتند آن طناب را می‌گرفتند. آقا هم خیلی تعریف کردند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22191/A3.jpg
هر بار هم که تیم جانبازان از مسابقات المپیک برمی‌گشت، خدمتشان می‌رفتیم. در سیدنی هم یک پیام به آقا دادیم که ایشان در پاسخ، اولین بار برای ورزش پیام دادند. وقتی هم به فرودگاه رسیدیم، آقای گلپایگانی به فرودگاه آمده بودند و آقای فروزنده پیام آقا را در فرودگاه خواندند که پخش زنده شد.

یکی دیگر از دیدارهای مهم که به نظر من از کامل‌ترین صحبت‌های آقا درباره‌ی ورزش بود، در سال ۱۳۷۵ برگزار شد. در آن دیدار، مدیران ورزشی هم بودند. آقا بسیار جزئی و دقیق وارد بحث ورزش شدند. یکی از نکات مهمی که در آن دیدار گفتند، این بود که زنان نباید در مسابقات ورزشی تبرج داشته باشند؛ یعنی نباید خودنمایی کنند. در این دیدار دوباره از ورزش جانبازان نیز تعریف کردند.

دیدار دیگری که خاطره‌ی آن در ذهنم مانده، پس از المپیک آتن بود که همراه ورزشکاران به دیدار ایشان آمدیم. در آن دیدار آقا از مسابقه‌ندادن آرش میراسماعیلی برابر حریف اسرائیلی تمجید کردند و گفتند کار بسیار بزرگی بود. یک بار هم بعد از مسابقات جهانی کشتی در سال ۱۹۹۵، که امیررضا خادم در برابر حریف اسرائیلی مسابقه نداد، آن وقت هم آقا از امیر تشکر کردند و گفتند کار امیر کمتر از رسول نبود. رسول در آن مسابقات مدال طلا گرفته بود. حتی وقتی می‌خواستند مکانی را به اسم رسول خادم کنند، آقا پیغام داده بودند که اسم مکان را بگذارید «برادران خادم»، چون کاری که امیر کرده، کمتر از رسول نیست.
ورزش دیگری که حضرت آقا بسیار انجام می‌دهند، پیاده‌روی است؛ پیاده‌روی تند، بین نیم‌ساعت تا سه ربع. من صبح‌های زود که سر کار می‌آمدم، می‌دیدم ایشان در حال پیاده‌روی هستند. حتی این پیاده‌روی در سفرهای خارج از کشور ایشان هم قطع نمی‌شد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif ایشان از چه طریقی اطلاعات خود را از وضعیت ورزش کسب می‌کنند؟
به‌طور کلی آقا به دلیل این‌که با همه جور آدم صحبت می‌کنند، ریزِ اطلاعات را در آن حوزه کسب می‌کنند. در کسب اطلاع هم خصوصیات خاص خودشان را دارند. مثلاً به شما می‌گویند که در آن اتاق چه چیزی موجود است؟ اگر مثلاً بگویی «فکر کنم که ...» ایشان از این طرز جواب ناراحت می‌شوند. می‌گویند بگو نمی‌دانم، همین بگویی نمی‌دانم، مشکل حل است. همین که گفتی فکر می‌کنم، کار را خراب کرده‌ای. خب تو قرار است فکر کنی، من هم یک فکر دیگری می‌کنم. اگر هم می‌خواهی اطلاعات بدهی، اطلاعات درست و دقیق بده. این خصوصیات باعث می‌شود که اطلاعات دقیق به ایشان برسد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22191/A7.jpghttp://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22191/A6.jpg
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif درباره‌ی دیدار اخیر ورزشکاران با رهبر انقلاب که شما نیز حضور داشتید، توضیح دهید.
در حاشیه‌ی این دیدار، یک نکته‌ی جالب به ذهنم رسید. من حدود یک ماه و نیم قبل از آن، در مراسمی بودم که کنارم آقای احسان حدادی و آقای حمید سوریان نشسته بودند. حدادی به من گفت که می‌توانی یک وقتی از آقا بگیری، ما آقا را از نزدیک ببینیم؟ می‌گفت من نه مشکل پول دارم، نه می‌خواهم نامه بدهم، فقط می‌خواهم از نزدیک آقا را ببینم. سوریان هم در ادامه گفت ایشان رهبرمان است. به هر حال من که خواستم این موضوع را با دفتر درمیان بگذارم، اطلاع دادند که دیداری برای ورزشکاران و قهرمانان ترتیب داده شده است.

درباره‌ی سخنان رهبر انقلاب در این دیدار هم باید بگویم که توقع و مطالبه‌ی آقا از ورزش همین سخنان بود. فضای رسانه‌ای که ایشان نقد کردند واقعاً جدی است و رسانه‌ها باید توجه کنند. یک ورزشکار یا مدیر را به اوج می‌رسانند و دیگری را زمین می‌زنند. به نظر من آقا به تمام مواردی که به نوعی به ورزش آسیب می‌رساند، اشاره کرده‌اند. ضمناً نکاتی را هم اشاره کردند که به نظر من نوعی مهندسی معکوس بود. ایشان ضمن تقدیر و تشکر، وظیفه‌ی مدیران ورزشی و جامعه‌ی ورزشی را معلوم، و مطالبات خود از ورزش کشور را دقیقاً بیان کردند و این، وظایف دست‌اندرکاران ورزش کشور را سنگین‌تر می‌کند.

منبع: khmenei.ir

از تبار بسیجیان سلحشور


بسم الله الرحمن الرحیم

سرلشگر رحیم صفوی می گوید:

مقام معظم رهبری از تبار بسیجیان سلحشور است.

فرزندان معظم له نیز اینگونه اند.  ایشان در دوران ریاست جمهوری ، مردم را به حضور در جنگ فرا می خواندند.

فرزندان ایشان هم به جبهه می رفتند.  در عملیات بدر در خط مقدم ، من خودم شاهد حضور فرزند ایشان (آقا مصطفی ) در کنار بسیجیان عارف بودم. در طول 8 سال دفاع مقدس ، ایشان بارها در لشگرهای 10 سید الشهدا علیه السلام و 27 محمد رسول الله صل الله علیه و اله حضور پیدا می کردند.

این حضور شجاعانه فرزندان آقا در جبهه نشان از تعهد مقام معظم رهبری و توجه ایشان به تربیت فرزندان دارد.

مجموعه خاطرات 11 ، ص 30

نعمت وجود


بسم الله الرحمن الرحیم

نعمت وجود آیت الله خامنه ای از مجموع تمام نعمات جهان برتر است.

آیت الله مصباح یزدی گفت:

اگر همه نعمت های مادی را در یک کفه بگذاریم و نعمت مقام معظم رهبری را در کفه دیگر ، ارزش و نفع وجود شخص ایشان به عنوان یک نعمت برای فرد فرد ما ، نه برای کل جامعه ، از مجموع نعمت های مادی که خدا به هر فردی می دهد بیشتر است.

آیت الله مصباح یزدی

هدیه به زنان زحمت کش

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از دوستان نقل می کرد:
مقام معظم رهبری در مسیر برگشت از « ارس ماخوست» (یکی از روستاهای کوهستانی و محروم در جنوب شهرستان ساری) چند زن روستایی را دیدند که هیزم تهیه کرده بر پشت خود بسته اند و با مشقتی هیزم ها را حمل می کردند. معظم له وقتی با این صحنه مواجه شدند دستور دادند ماشین متوقف شود. از ماشین پایین آمدند مقداری با آنها صحبت کردند و از مشکلات آنان سئوالاتی کردند و در آخر هم دستور فرمودند به هر کدام از آنها مبلغی را به عنوان هدیه پرداخت نمایند.

سردار باقرزاده (مسئول کمیته جستجوی مفقودی)
مجموعه خاکریز 2 ، یار خراسانی

انگشتر آسمانی


پس از دیدار با مقام معظم رهبری

سلیمی: انگشتر رهبری همیشه در دستم خواهد ماند


بهداد سلیمی قهرمان المپیک و جهان، امروز در دیدار جمعی از پیشکسوتان، قهرمانان و مدال آوران رشته های ورزشی در مسابقات جهانی و بازی‌های المپیک و پارالمپیک با مقام معظم رهبری، انگشتری ایشان را به عنوان تبرک هدیه گرفت.

بهداد سلیمی در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: این برای اولین بار نیست که رهبر معظم انقلاب به بنده و سایر ورزشکاران لطف دارند. ایشان پیش از این نیز به من هدیه داده بودند. همین که پس از مسابقه‌های متعدد پیام تبریک برای قهرمانان می‌فرستند خود هدیه بسیار ارزشمند و گرانقدری است اما امروز در دیداری که جامعه ورزش با ایشان داشتند خواستند که هدیه‌ای داشته باشم تا همیشه به عنوان تبرک کنار من باشد. بنابراین انگشتری ایشان را درخواست کردم که حضرت آقا نیز از روی لطف این هدیه بسیار ارزشمند را به من دادند.

وی ادامه داد: این یادگاری بسیار ارزشمندی برای من خواهد بود و سعی می‌کنم همیشه این هدیه را در دستانم داشته باشم. امیدوارم که دعای خیر ولی امر مسلمین همیشه همراه ورزشکاران و همچنین من باشد. از اینکه امروز ایشان وقت گذاشتند و پذیرای جامعه ورزش بودند نیز به نوبه خود تشکر می‌کنم و امیدوارم که جامعه ورزش نیز همیشه توصیه‌های ایشان را مد نظر قرار داده و جامه عمل بپوشاند. دیدار با رهبری و حمایت‌های بی‌شائبه‌ی ایشان قوت قلبی برای همه ورزشکاران و قهرمانان خواهد بود تا بتوانند در آینده افتخارهای دیگری برای کشور عزیزمان به دست آورند.

منبع: khamenei.ir

سر خم نکردن در برابر ظالم

بسم الله الرحمن الرحیم

در لیبی، خیمه ای برپا کرده بودند که ارتفاع در ورودی آن خیمه کوتاه بود و به ناچار هر کس می خواست وارد بشود، باید خم می شد.  از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عکس قذافی بود، یعنی هر کس وارد میشد ناخواسته در مقابل عکس قذافی سر خم می کرد.  حضرت آیت الله خامنه ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد می شوند تا در مقابل عکس قذافی سر خم نکنند. آیت الله خزعلی

مجموعه خاکریز 2 ، یار خراسانی

رهبری امام خامنه ای

بسم الله الرحمن الرحیم

عارف بالله آیت الله  بهاء الدینی ( به سبب رفت و آمد زیاد امام زمان علیه السلام به منزل آیت الله بهاءالدینی ، آیت الله بهجت در و دیوار منزل شان را می بوسید) :

پس از پیروزی انقلاب - چون در دادگاههای کشور به نظر آقا روح الله عمل می شد - بنده درس خارج قضا را تعطیل کردم، مبادا نتیجه بحث ما مخالفت با نظرهای ایشان تلقی شود و موجب اختلاف و یا تضعیف نظام گردد.
با اخلاص بسیار و سوز فراوانی که حاج آقا روح الله داشت، برای بنده روشن بود که ائمه همیشه پشتیبان او خواهند بود.  از این رو، تبلیغات بعضی را برای مرجعیت افراد و قائم مقامی آنها، کاری پوچ و بی حاصل می دانستم. می دیدم که خدا در این کار نظر ندارد و موفق نمی شوند. از همان زمان رهبری را در آقای خامنه ای می دیدم. چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم.
باید توجه داشته باشیم که مخالف با ولایت فقیه کار ساده ای نیست. هنگامی که میزاری شیرازی بزرگ، مبارزه با دولت انگلستان را از طریق تحریم تنباکو آغاز کرد، یک روحانی با او مخالفت کرد و میرزا با شنیدن مخالفت او ، وی را نفرین کرد. همان نفرین باعث شد که  نسل او از سلک روحانیت محروم شوند. پسر جوانش جوانمرگ شد و حسرت داشتن فرزند عالم به دل او ماند.

حاج آقا رضا بهاءالدینی ، ص 131 - 130

احترام نسل نو در مسجد

احترام نسل نو در مساجد نگه داشته شود

قرائتی احترام نسل نو را در مساجد مهم دانست و خاطرنشان کرد: اگر در مسجد بچه دوساله‌ای را از جایش بلند کنید، هر کس که سر جای این بچه نماز بخواند نمازش باطل است.

وی با اشاره به خاطره‌ای از مقام معظم رهبری گفت: ایشان می‌گفتند در مشهد پیش‌نماز مسجد بودم وارد مسجد شدم دیدم جوانی با یک پیراهن رنگی در صف نخست نشسته بود، یک پیرمرد مشهدی آمد به این جوان گفت خجالت نمی‌کشی با این پیراهن در صف نخست نشستی برو عقب؛ این جوان خجالت کشید و رفت صف بعد، به پیرمرد گفتم شما به چه دلیل گفتی ایشان بلند شود، چه آیه‌ای و حدیثی داریم که صف اولی‌ها لباسشان چه رنگی باشد؟ مقام معظم رهبری گفتند به جوان گفتم من معذرت می‌خواهم از برخورد این پیرمرد شما بیایید سرجایتان بنشینید.

رئیس ستاد اقامه نماز همچنین خاطره‌ای از دوران خردسالی خود بیان کرد و اظهار داشت: حدود شش سال بیشتر نداشتم که به مسجد رفتم، پیرمردی دستم را گرفت و پرتم کرد عقب و گفت بچه صف اول نمی‌ایستد؛ الان که حدود 70 ساله شده‌ام بیش از نیم قرن این ناراحتی در قلب من است که چرا دست من را گرفت و به عقب پرتم کرد.

مشرق نیوز

سفر به هند

پرونده سفر تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای به هند در آستانه دومین سالگرد انقلاب

911124-safare-hend-titr1

 

پرونده سفر تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای به هند در آستانه دومین سالگرد انقلاب

دو سال از انقلاب اسلامی در ایران می‌گذرد. چندین ماه است که رژیم بعثی به پشتوانه‌ی ابرقدرت‌های دنیا ...

ادامه مطلب ...

ماجرای قاب عکس

ماجرای قاب عکسی در اتاق ملاقات رهبر انقلاب

|پرونده‌ای درباره‌ی مرحوم آیت‌الله العظمی سیدعبدالحسین لاری|



http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ماجرای عکسی که می‌بینید:


نصب قاب عکس در منزل یا در اتاق کار نمایش یک تعلق است. عکسی که بر دیوار نصب می‌شود، عکسی که در چهار گوشه یک قاب جا می‌گیرید و بر طاقچه‌ اتاقی نصب می‌شود، حکایت از یک عاطفه دارد.

همواره پشت سر رهبر انقلاب، عکس امام خمینی رحمه‌الله و گاهی پرچم ایران وجود دارد اما چهاردهم شهریور سال ۹۱ که اعضای شورای عالی حوزه علمیه قم با رهبر انقلاب دیداری داشتند، قاب عکسی روی قفسه‌ی گوشه‌ی اتاق قرار داشت که در تصاویر منتشر شده جزئیات آن معلوم نبود. آن عکس را از نزدیک که ببینید سید جلیل‌القدری به نماز جماعت ایستاده است؛ عکسی قدیمی از امام جماعتی که در حال قنوت است: آیت‌الله‌العظمی سید عبدالحسین لاری.

عالم مجاهدی که از شاگردان مبرز میرزای شیرازی و یکی از پرچمداران مبارزه با استعمار بریتانیا بود. همان کسی که در روزگار اشغال خشن و ظالمانه‌ی فارس و بوشهر، توسط نظامیان و سیاستمداران انگلیسی، پرچم جهاد و مبارزه‌ی با اشغالگران را برافراشت و اولین نمونه‌ی کوچک ولی پر معنا از حکومت اسلامی را در این خطه تشکیل داد.

رهبر معظم انقلاب در لابه لای کلمات‌‌شان هرجا به مناسبتی اسمی از ایشان به میان آمده، همواره با بزرگی و عظمت از «آیت‌الله سیدعبدالحسین لاری» نام می‌برند. ایشان در جایی فرموده‌اند: «مرحوم آقاسید عبدالحسین در نوع خودشان، یک روحانی بی‌نظیرند؛ یعنی بنده شبیه ایشان را در بین روحانیون برجسته‌ی دوره‌های خودمان سراغ ندارم! آن جنبه‌ی علمی ایشان و آن جنبه‌ی آگاهی فکری و سیاسی ایشان است. از جنبه‌ی علمی هم ایشان جهاد و تشکیل حکومت و سکه و تمبر و از این کارها داشتند. این‌ها چیزهایی‌ است که من نظیرش را تا زمان خودمان -یعنی تا زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه- واقعا در هیچ کس سراغ ندارم؛ با این عظمت مقام و شموخ آن مرتبه علمی و سیاسی و فرهنگی و آگاهی و شجاعت.»

این مرجع عظیم‌القدر علاوه بر اعلام حکم جهاد در برابر استعمار پیر، در برابر زمینه‌های استعلای اقتصادی و در پاسخ به استفتائی پاسخ داده بود: «امروز آنچه از پول بلاد اسلامیه به بلاد خارجی می‌رود اعانت به اعداء دین و استعداد کفار استبرای ریختن خون اسلام و مسلمین؛ {پس} حرام است...»

این قاب عکس که هدیه‌ی یکی از نوادگان آیت‌الله لاری به رهبر انقلاب است، هنوز هم در همان اتاق و روی همان قفسه قرار دارد.

منبع: khamenei.ir

تنبیه متجاوز


بسم الله الرحمن الرحیم

صلح با چنین فردی ، بی پایه است.  اقدام صدام در پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر، برای ملت ما درس تلخ و آموزنده بود.

از آن لحظه ملت بیدار ما تصمیم خود را گرفت و هدف خود را مشخص کرد.  این هدف تنها باز پس گرفتن زمینهای اشغالی یا غرامت جنگی نبود، هر چند که هر دو اینها حق مسلم ملت ایران بود.  بلکه هدف مهمتر ، تنبیه متجاوز و برچیدن بساط تجاوز بود.  اگر یکبار متجاوزی بدلیل تجاوز از سوی خانواده بین المللی مجازات شود. ، می توان مطمئن شد که دست کم تا سالیانی این انگیزه که همواره در عناصر شرور و فرصت طلب قابل جستجوست ، فرو خواهد نشست.

مجموعه خاطرات 11 ، سیدعلی حسینی خامنه ای ، ص 10