آیت الله خامنه ای کیست؟

شناخت رهبر جمهوری اسلامی ایران

آیت الله خامنه ای کیست؟

شناخت رهبر جمهوری اسلامی ایران

اولین جلسه

سردار حاجی زاده:

برگزاری اولین جلسه موشکی در سال 64 با حضور آیت الله خامنه ای / دستاوردهای جدید به زودی اعلام می شود

فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: اولین جلسه ما درباره بحث موشکی با رهبر انقلاب که در آن زمان رئیس‌جمهور بودند به سال ۶۴ برمی‌گردد یعنی طی ۲۹ سال ما به اینجا رسیده‌ایم.
دشمن نمی‌تواند جلوی ما را بگیرد/ بشار اسد ماند چون خواست ایران بود/ برخی در داخل مخالف حرکتهای انقلابی هستند
به گزارش مشرق، مراسم گرامیداشت فرماندهان و ۱۴۶ شهید گروه ۶۳ توپخانه خاتم‌الانبیا بعدازظهر امروز در مجموعه ۱۳ آبان لانه جاسوسی برگزار شد سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این مراسم با اشاره به جایگاه شهید حبیب‌الله کریمی فرمانده گروه توپخانه ۶۳ خاتم‌الانبیا گفت: شهید کریمی مسیری را انتخاب کرد که توانست به مقام شهادت برسد آن هم در شرایطی که جان تعدادی از همرزمان خود را با شجاعت نجات داد.

وی با اشاره به سابقه آشنایی با این شهید اظهار داشت: در جلسه‌ای که در مهران و در قرارگاه توپخانه به همراه شهید شفیع‌زاده و شهید تهرانی‌مقدم با شهید کریمی داشتیم آن دو شهید بزرگوار تا دقایقی بعد از جلسه از فعالیت‌های شهید کریمی تمجید می‌کردند.

سردار حاجی‌زاده با اشاره به برخی اقدامات برای از بین بردن یاد شهدا در جامعه تصریح کرد: خیلی‌ها مایل نیستند راهیان نور ادامه پیدا کرده و شهدا در دانشگاه‌ها و مرکز شهر دفن شوند و تاکید رهبری بر حفظ یاد شهدا خود گویای این است که عده‌ای تحمل نام شهدا را ندارند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه با بیان اینکه هرچه موقعیت به دست آورده‌ایم حاصل ایستادگی در برابر استکبار بوده است اظهار داشت: برخی نگاهشان مادی بوده و رزمندگان دفاع مقدس را خشونت‌طلب می‌دانند؛ اینها همان کسانی هستند که سیدالشهدا را خشونت‌طلب معرفی کردند.

وی اقتدار ایران را نتیجه ایستادگی رزمندگان دانست و افزود: ما برای انقلاب دوباره خون خواهیم داد اما عده‌ای تاب دیدن این شرایط را ندارند ولی ما باید از این انقلاب، انقلابی دفاع کنیم.

فرمانده نیروی هوافضا دغدغه‌های رهبر انقلاب در موضوع فرهنگ و اقتصاد مقاومتی را یادآور شد و افزود: باید از این میراث ارزشمند که بهای زیادی برای آن داده شده مراقبت کرد؛ اگر شرایط امروز خود را با دیگر کشورها در سال ۵۷ مقایسه کنیم می‌بینیم که بهترین مسیر، مسیر مقاومت است.

وی با تاکید بر اینکه دشمنان ما تاکنون به هیچ ملت مظلومی امتیاز نداده‌اند اظهار داشت: ما امروز در همه عرصه‌ها به توانمندی خوبی رسیده‌ایم.

سردار حاجی‌زاده با اشاره به مذاکرات ایران و کشورهای غربی گفت: امروز دشمنان به نقطه‌ای رسیده‌اند که قادر نیستند با تحریم جلوی ما را بگیرند و بحث مذاکره را مطرح می‌کنند.

فرمانده نیروی هوافضا با طرح این سوال که چرا دشمنان موضوع تحریم قطعات خودرو و هواپیما را مطرح می‌کنند ولی درباره موشک و هواپیماهای بدون سرنشین چنین تحریم‌هایی وجود ندارد اظهار داشت: چون این مسائل از دست آنها خارج شده است و در این زمینه نمی‌توانند ما را تحریم کنند.

وی با تاکید بر اینکه نباید به آمریکا نگاه خوشبینانه داشت اظهار داشت: پای میز مذاکره باید به این مسئله توجه کنیم که در حال مذاکره با دشمن هستیم؛ البته مذاکره برای دورسازی دشمن مانعی ندارد ولی نباید باور کنیم که با این مسائل مشکل مردم حل می‌شود.

فرمانده نیروی هوافضا با اشاره به رفتار آمریکا با کشورهایی نظیر لیبی با وجود امتیازدهی سران این کشور به آمریکا تصریح کرد: ناامنی‌هایی که امروز در پاکستان، عراق و سوریه وجود دارد توسط غرب درست شده است.

سردار حاجی‌زاده ولایت فقیه و پیروی از امام را رمز موفقیت ایران و ثبات کشور در برابر ناامنی‌ها دانست و افزود: امروز باید حواسمان جمع باشد که به غیر از توانمندی‌های داخلی هیچ امکان دیگری برای ما وجود ندارد؛ موارد مشابهی در تاریخ وجود دارد که به دشمن دل بستیم و کاری انجام نشد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به مسئله کره شمالی و موضوع هسته‌ای این کشور اضافه کرد: درباره کره شمالی فقط موضوع هسته‌ای مطرح بود و آنها همه تجهیزات خود را منهدم کردند اما آمریکا به تعهد خود عمل نکرد.

سردار حاجی‌زاده با تاکید بر اینکه باید در فرصت‌های به وجود آمده توانمندی داخلی را درست کنیم اظهار داشت: نباید باور کنیم که دشمنان برای ما کاری خواهند کرد.

وی ادامه داد: اگر قرار بود ما در جنگ فقط با عراق بجنگیم همان دو سال اول کار جنگ تمام بود و تمام دنیا پشت عراق قرار گرفت.

فرمانده نیروی هوافضا با بیان اینکه امروز اقتدار ایران هزار برابر شده است تصریح کرد: ۸۶ کشور دنیا ایستادند و گفتند حکومت سوریه باید عوض شود و بشاراسد برود ولی چون نظر ایران این نبود آنها شکست خوردند.

سردار حاجی‌زاده افزود: وزیر امور خارجه آمریکا صریحا این را گفت که ما شکست خوردیم و صحنه به دلیل اینکه ایران و حزب‌الله نخواستند تغییر کرده است.

وی با تاکید بر لزوم عزم جهادی در تمامی عرصه‌ها تصریح کرد: امروز برخی قدرت‌های بزرگ که شاید به فکر کسی نرسد در برخی تکنولوژی‌ها از ما کمک می‌خواهند.

سردار حاجی‌زاده با طرح این سوال که چرا مشکل اقتصادی حل نمی‌شود تصریح کرد: چون در این بخش کم‌توجهی صورت گرفته است؛ مسئله برای این دولت هم نیست چون این دولت تازه ۶ ماه است که بر سر کار آمده بلکه در طول سالیان قبل نیز این کم‌توجهی صورت گرفته است.

فرمانده نیروی هوافضا ادامه داد: اولین جلسه ما درباره بحث موشکی با رهبر انقلاب که در آن زمان رئیس‌جمهور بودند به سال ۶۴ برمی‌گردد یعنی طی ۲۹ سال ما به اینجا رسیده‌ایم.

وی با بیان اینکه شخصیت رهبر انقلاب همان شخصیت سال ۶۴ است ادامه داد: در بخش‌هایی که گوش شنوا بوده کارهای اینچنینی صورت گرفته و در بخش‌هایی که گوش شنوا وجود نداشته با مشکل مواجهیم.

سردار حاجی‌زاده بسترها و زیرساخت‌های کشور را برای پیشرفت مناسب دانست و ادامه داد: با این زیرساخت‌ها می‌توانیم بر همه محدودیت‌ها فائق بیاییم اما این مسئله همت، ایستادگی و کار جهادی می‌خواهد.

فرمانده نیروی هوافضا با اشاره به خاطره‌ای از شهید تهرانی‌مقدم گفت: شهید تهرانی‌مقدم در سفری که پس از جنگ یک هیات دیپلماتیک به عراق داشتند به عنوان خدمه پروازی به بغداد رفت چون در آن زمان ما مطمئن نبودیم که جنگ دوباره شعله‌ور نخواهد شد و ایشان به آنجا رفت تا گرای برخی مناطق را به دست بیاورد؛ شهید تهرانی‌مقدم پس از بازگشت از عراق به ما گفت صدام علاوه بر اینکه جنگ را خوب مدیریت کرده در شهرسازی نیز خوب کار کرده است.

سردار حاجی‌زاده با تاکید بر اینکه این انقلاب متعلق به این دولت و آن دولت نیست تصریح کرد: خانواده معظم شهدا امروز در خط مقدم این تحولات قرار گرفته‌اند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پایان خاطرنشان کرد: امروز نباید محافظه‌کارانه از انقلاب دفاع کنیم بلکه باید انقلابی از انقلاب دفاع کرد.

دستاوردهای جدید در حوزه کشف و شناسایی اعلام می‌شود

به گزارش مشرق، سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در حاشیه مراسم گرامیداشت شهدای گروه 63 توپخانه خاتم‌الانبیا(ص) در جمع خبرنگاران با اشاره به دستاوردهای سپاه پاسداران در زمینه پدافند گفت: هم‌اکنون حفاظت از اماکن حساس و پادگان‌های سپاه به عهده خود سپاه پاسداران است.

وی با بیان اینکه همکاری‌های خوبی با ارتش جمهوری اسلامی در زمینه پدافند و کشف و شناسایی داریم، تصریح کرد: در این زمینه در آینده اخبار خوبی را خواهید شنید و دستاوردهای خوبی داریم که به اطلاع مردم می‌رسانیم.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در ادامه در پاسخ به سوالی درباره نامگذاری سال 93 از سوی رهبر انقلاب به عنوان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی گفت: شما شاهد بودید که در سخنرانی رهبر انقلاب 2 دستاورد نیروی هوافضای سپاه به عنوان الگو معرفی شد و این نشان می‌دهد که کارهای سخت‌تر از این نیز توسط مسئولان شدنی است.

سردار حاجی‌زاده با تاکید بر اینکه اگر باور کنیم می‌توانیم بر مشکلات فائق آییم، اظهار داشت: وقتی دشمنان می‌گویند باید درباره موشک‌های بالستیک ایران مذاکره کنیم، یعنی کار از دست آنها خارج شده و نمی‌توانند با تحریم جلوی ما را بگیرند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پاسخ به سوال دیگری درباره علت تاکید رهبر معظم انقلاب بر عدم فراموشی رویدادهای دفاع مقدس گفت: این تاکید به دلیل آن است که امروز عده‌ای در کشور وجود دارند که مخالف شهدا، تشییع آنها، راهیان نور و حرکت‌های انقلابی هستند.

وی اضافه کرد: اما امروز اکثریت ملت شریف ایران به انقلاب معتقدند و رهبر انقلاب نیز خواستند در این زمینه چراغ راهی را در برابر ملت قرار دهند.
منبع: مشرق نیوز

روحانی آرژانتینی 2

قسمت دوم

این کنفرانس در آرژانتین برگزار شد؟

بله .خیلی خوب بود. بحث های در مورد پیغمبر(ص)، حج، کعبه، نماز و ... انجام شد. خب من آنجا جذب شدم. دیدم در دین اسلام هم منطق هم عرفان و هم معنویت وجود دارد، علاوه بر اینها هم یک دید وسیعی وجود دارد که دین را محدود به زمان نمی‌کند. البته من آن موقع نمی دانستم پیغمبر(ص) از نسل حضرت ابراهیم بوده است و عین حضرت موسی معجزاتی داشته است و یک مرد الهی است. از آن موقع به بعد شروع کردم به تحقیق و بررسی و دیدم به به چه دین خوبی است. فکر می کنم حدود یک هفته پس از آن کنفرانس به اسلام ایمان آوردم و مسلمان شدم.

یعنی شما با شرکت در یک کنفرانس و یک هفته تحقیق در مورد اسلام، ایمان آوردید؟

بله، من بعد از آن کنفرانس تحقیق کردم مطالعه کردم، علاوه بر آن دیدم دین اسلام زنده است. این دین با سایر ادیانی که من دیده بودم فرق می کرد. من توحید کامل را در اسلام پیدا کردم لذا سریع مسلمان شدم، و خیلی سریع وارد عمل شدم و نماز و روزه وسایر احکام اسلام را عمل کردم و کلا زندگی ام عوض شد.

با این بمباران تبلیغاتی که در آمریکا و غرب علیه اسلام و مسلمانان وجود دارد چطور می شود که شما به این راحتی دین اسلام را قبول می کنید؟

خب به هر حال من حدود چهارسالی در همه این زمینه ها تحقیق کرده بودم و با اوضاع کاملا آشنا بودم. من می دانستم توحید واقعیت دارد و در مورد انبیا مطالعه کرده بودم. اینطور نبود که بی اطلاع باشم و یک دفعه مسلمان شوم.

در آرژانتین مبلغ و روحانی هم حضور داشت؟

موقعی که در ایران انقلاب شد بعضی از شیعیان آرژانتین جمع شدند و نامه‌ای نوشتند به آقایان و مسئولین ایران که حتما یک مبلغ برای ما بفرستید. بالاخره یک مبلغ و سفیر به آرژانتین فرستادند. آن موقع بود که آن مبلغ و سفیر احکام اسلام را به مردم یاد دادند و از آن پس بود که کتاب ها چاپ و ترجمه شد و مردم کم‌کم آگاه شدند. من هم به آنها ملحق شدم و به مسجد آنها رفتم. آنجا در کنار درس های فلسفه درس های مقدماتی معروف اسلامی و بعد از آن کمی هم عربی آموختم. بعد از آن هم درس دانشگاهم را تمام کردم و به ایران آمدم.

شما فرمودید که حدود چند هزار نفر شیعه در آرژانتین زندگی می‌کنند الان وضعیت شیعیان آرژانتین چگونه است؟

الحمدلله، بعد از انقلاب پیشرفت زیادی در وضعیت شیعیان آرژانتین بوجود آمد، هم فعالیت ها بیشتر شد و هم حجاب رواج بیشتری پیدا کرد. فعالیت ها سازمان یافته تر از قبل شد. الان در آرژانتین ما مدرسه و حسینیه و مسجد داریم.

شما در چندسالگی به ایران آمدید؟

حدودا سه سال بعداز آنکه مسلمان شدم ما را به ایران دعوت کردند. 22 بهمن سال66 بود که به ایران آمدم. من اولین باری که به ایران آمدم 26 سالم بود. آن موقع ما را فرستادند جماران و با امام(ره) دیدار کردیم. بعد از آن به مشهد و قم رفتیم. یک سال بعد از آن هم برای ورود به حوزه اقدام کردم و در آن ایام به حج هم رفتم.

فارسی هم یاد گرفته بودید؟

نه انگلیسی صحبت می کردیم.

از سفری که به حج داشتید تعریف کنید، چه اتفاقاتی افتاد؟

آن سالی که به حج رفتم سالی بود که کشتار حاجی ها اتفاق افتاد. من دیدم که چگونه مسلمان ها را کشتند، دیدم که چطور به مسلمان های ایرانی دروغ بستند. روز بعد از کشتار آمدند گفتند که ایرانی ها می‌خواستند حجرالاسود را به قم ببرند. چند صد نفر را قتل عام کرده بودند. آن موقع گفتم الحمدلله که جهنم برای چنین آدم هایی خلق شده است. آنها جنایت بزرگی انجام دادند بعد هم دروغ بزرگی‌تری گفتند و آن دروغ را به ایرانی ها نسبت دادند.

یادم هست وقتی با ایرانی ها برای خرید  به مغازه می‌رفتیم، آنها می‌گفتند برو بیرون! شما آمده‌اید اینجا که دزدی کنید. واقعا در آن ایام مظلومیت موج می زد. هم می‌کشتند و هم به تهمت دزدی می‌زدند.

این مظلومیتی که تعریف کردید هنوز هم نسبت به ایرانی ها در جهان وجود دارد؟

بله. مظلومیت زیاد است. رسانه های غربی، ایران را به عنوان یک کشور تروریست معرفی می‌کنند. این البته برای مردم روز به روز دارد روشن می‌شود که آنها دروغ می گویند، ولی در عین حال هنوز هم خیلی از مردم جهان نمی‌فهمند چون همه به دنبال حقیقت نیستند اگر همه می‌فهمیدند که دنیا اینطور نبود. این ها از طریق رسانه‌ها به مردم دروغ می گویند و خودشان را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کنند، الان الحمد الله خیلی ها در جهان متوجه شدند و می فهمند.

بعد از سفر حج به ایران بازگشتید؟

بله، بعد از سفر حج به ایران آمدم و در قم درس خواندن را شروع کردم.

دیدارتان با امام(ره) خصوصی بود یا عمومی؟

خصوصی نبود، یک دیدار عمومی بود در جماران.

بهترین خاطراتی که در ایران دارید مربوط به چه زمانی می شود؟

همان خاطره دیدار با امام(ره) خیلی خوب بود. در مشهد امام رضا(ع) هم خاطرات خیلی خوبی داریم.

تا حالا بیست و چند مرتبه به مشهد رفته ایم، هر دفعه که به زیارت امام رضا(ع) می روم بهتر از قبل است و حس خوبی دارم.

نظرتان در مورد حضرت آیت الله خامنه‌ای چیست؟

ایشان خیلی خوب است، خیلی عالی و خدایی است. در فتنه سال 88 در نماز جمعه ای که ایشان صحبت کردند واقعا برایم عجیب بود. البته دائما بیانات‌شان همینگونه است. رهبر واقعا یک فرد عجیبی هستند، باید قدرشان را بدانیم.


سفر راهیان نور کمک کرد حماسه عاشورا را بهتر درک کنیم/ در 24سالگی شیعه شدم/ بعداز انقلاب وضعیت شیعیان آرژانتین بهتر شد/ تفاوتی بین شهدای سوریه و بحرین و فلسطین نمی‌بینم/ بهترین خاطراتم را در حرم امام رضا(ع) دارم  ((((در حال آماده سازی)))


در توصیف مقام معظم رهبری فرمودید که ایشان الهی است آیا این الهی بودن را در جلوه های مختلف پاپ و مسیحیت ندیده اید؟

اصلا قابل مقایسه نیست، مثل مقایسه نور و تاریکی است. پاپ ها دیگر بویی از مسیحیت و حضرت مسیح ندارند. مسیحیت منحرف شده است. این مسیحیتی که در حال حاضر وجود دارد، متاسفانه دچار یک سری تغییرات گسترده شده است که دیگر سنخیتی با مسیحیت اصیل ندارد. حضرت عیسی(ع) پیامش این بود که پیغمبر(ص) دارد می آید. او گفت شما را به آمدن پیغمبر جدید بشارت می‌دهم. حضرت مسیح گفت که کسی برای برپایی حکومت الهی بعد از من خواهد آمد.

همه این قسمت ها را از مسیحیت برداشتند و مسیحیت اصلی دچار تحریفات زیادی شد. حالا می گویند نه اینطور نبوده است و بشارت حضرت عیسی این بوده است که خودش می‌آید و زمان تمام می‌شود. اینها می‌گویند عیسی پسر خداست و برای بخشش گناهان به صلیب کشیده شده است.

آنها دیدشان به دنیا هم خیلی منفی است و نسبت به انسان ها خیلی منفی‌نگر هستند. از نظرشان انسان گناه کار است و خودش نمی‌تواند به هیچ جا برسد. خب با این دید چه کار می شود کرد؟ شما پاسخ بدهید. این همان کاری است که معاویه و یزید می‌خواستند با اسلام بکنند ولی نتوانستند. حسین (ع) جلوی آنها را گرفت و اجازه تحریف کردن را نداد. اسلام را نتوانستند تحریف کنند چون خدا اجازه نداد. این دین تا آخر الزمان و برپایی حکومت الهی توسط حضرت مهدی (عج) می‌ماند. اکنون برپایی حکومت الهی شروع شده و انشالله با آمدن حضرت مهدی (عج) به کمال خواهد رسید.

سراغ موضوع اصلی یعنی سفر راهیان نور برویم، شما الان به همراه دانشجویان و طلبه های خارجی به سفر راهیان نور آمدید، ابتدا برای ما بگویید که چرا در عید نورورز این سفر را انتخاب کردید؟

خدا رو شکر می‌کنم که توفیق پیدا کردم و در این سفر معنوی حضور پیدا کردم. من همیشه به دوستان و نزدیکانم توصیه می‌کنم که اگر فرصتی پیدا کردند آن فرصت را برای شناخت شهدا و راه شهدا صرف کنند.

امسال توفیق داشتم که هم قدمگاه شهدا را زیارت کنم و هم دانشجویان و طلاب جامعه المصطفی را همراهی کنم. امسال در خدمت گروه بودم، برایشان روایت می‌کردم و در کار ترجمه کمک می‌کردم. تمام تلاش خود را کردم تا این جوانان بتوانند بهترین استفاده را از این زیارتگاه ها بکنند.

سفر راهیان نور کمک کرد حماسه عاشورا را بهتر درک کنیم/ در 24سالگی شیعه شدم/ بعداز انقلاب وضعیت شیعیان آرژانتین بهتر شد/ تفاوتی بین شهدای سوریه و بحرین و فلسطین نمی‌بینم/ بهترین خاطراتم را در حرم امام رضا(ع) دارم  ((((در حال آماده سازی)))

دانشجویان و طلبه هایی که همراهتان هستند از کدام کشورها هستند؟

از آمریکای لاتین، کوبا، کلمبیا، برزیل، پرو، آرژانتین و حتی از کشورهای آفریقای جنوبی مثل سودان و نیجریه و اندونزی هستند.

چند نفر هستید؟

35 نفر

برای چندمین بار در این سفر معنوی حضور پیدا می کنید؟

این پنجمین مرتبه‌ای است که من به این زیارتگاه ها می‌آیم.

سفر راهیان نور کمک کرد حماسه عاشورا را بهتر درک کنیم/ در 24سالگی شیعه شدم/ بعداز انقلاب وضعیت شیعیان آرژانتین بهتر شد/ تفاوتی بین شهدای سوریه و بحرین و فلسطین نمی‌بینم/ بهترین خاطراتم را در حرم امام رضا(ع) دارم  ((((در حال آماده سازی)))

سفر راهیان نور برای شما چه دستاوردی داشته است؟

آمدن به این سرزمین ها کمک می‌کند به اینکه شما راحت تر حماسه های عاشورا را درک کنید. آشنایی با حماسه آفرینی شهدا و چگونگی رفتار آنها و عملیات هایی که انجام داده‌اند خیلی می‌تواند در زندگی شما موثر باشد.

شما در اینجا راحت درک می‌کنید که شهدا چه محبتی به امام حسین(ع) داشتند. کلید موفقیت شهدا در تقوا و خودسازی بوده است و توسل به اینها کمک می‌کند به اینکه اینها دست ما را بگیرند و کمک کنند و ما را شفاعت کنند.

من احساس می کنم که شهدا آدم ها را تک تک دعوت می‌کنند و شما می‌بینید که جمعیت راهیان نور هر ساله بیشتر از سال قبل می‌شود. معلوم است که شهدا با ما دعوت شدگان کار دارند آنها ما را دعوت کردند پس حتما با ما کار دارند و مهمتر از آن این است که ما خیلی محتاج به شهدا و کمک آنها هستیم.

سفر راهیان نور کمک کرد حماسه عاشورا را بهتر درک کنیم/ در 24سالگی شیعه شدم/ بعداز انقلاب وضعیت شیعیان آرژانتین بهتر شد/ تفاوتی بین شهدای سوریه و بحرین و فلسطین نمی‌بینم/ بهترین خاطراتم را در حرم امام رضا(ع) دارم  ((((در حال آماده سازی)))

جوانان دانشجو و طلبه‌ای که از کوبا، کلمبیا، برزیل، پرو و غیره در کاروان شما حضور دارند هم آیا در مورد این سفر چنین نظری دارند؟

همینطور که شهدا واسطه ای بین ما و خدا و ائمه هستند. خب این سفر راهیان نور نیز واسطه ای بین ما و شهداست و این برکات این سفر این است که می تواند ما را به شهدا برساند. رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. این دانشجویان هم اینها را می دانند و اعتقاد دارند. ما احساس می کنیم که باید در این سفر بیشتر به شهدا نزدیک بشویم و بیشتر از حماسه آفرینی آنها درس بگیریم.

این سفر راهیان نور فرصتی است برای آشنایی بیشتر مردم ایران و حتی شیعیان جهان با حماسه آفرینی ها و مجاهدت های کسانی که در راه خدا از همه چیز خود گذشتند.

انشالله در آینده نزدیک شاهد باشیم که شیعیان از اینگونه مناطق بیشتر بازدید کنند و ببینند که سربازان اسلام در ایران، سوریه، فلسطین و عراق چه مجاهدت هایی انجام داده اند و اکنون شیعیان با چه مشکلاتی مواجه هستند. ما برای شیعیان سوریه، بحرین، عراق و لبنان دعا می کنیم که انشالله موفق بشوند.


به نظر شما آیا شیعیانی که اکنون در سوریه، بحرین، فلسطین و لبنان در حال جنگ هستند تفاوتی با یکدیگر دارند؟

السابقون السابقون اولئک المقربون- شهدا همه یکی هستند، ایرانی و غیر ایرانی هم ندارد. البته شهدا برای خودشان مراتب دارند. ولی بالاخره هر کسی که توفیق شهادت نصیبش بشود در گروه شهدا محسوب می شود.

من احساس می کنم تفاوتی بین شیعانی که اکنون در سوریه به شهادت می رسند با شیعیانی که در لبنان و فلسطین به دست صهیونیست ها شهید می شوند نیست، چون همگی در یک جبهه به دفاع از اسلام و شیعه جان خود را از دست داده اند.

سفر راهیان نور کمک کرد حماسه عاشورا را بهتر درک کنیم/ در 24سالگی شیعه شدم/ بعداز انقلاب وضعیت شیعیان آرژانتین بهتر شد/ تفاوتی بین شهدای سوریه و بحرین و فلسطین نمی‌بینم/ بهترین خاطراتم را در حرم امام رضا(ع) دارم  ((((در حال آماده سازی)))

مردم آرژانتین چه ذهنیتی در مورد احمدی‌نژاد و روحانی دارند؟

احمدی نژاد در بین مردم آمریکای لاتین محبوبیت داشت ولی خب آنها در جریان سال های آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد و رابطه وی با مشایی و بقایی و ... نبودند و خبر هم ندارند فقط یک چهره محبوب بخاطر صحبت ها و اظهارنظرهایی که در آمریکا و آمریکای لاتین انجام داد در ذهن دارند..

در مورد آقای روحانی هم باید بگویم که فعلا به اندازه آقای احمدی نژاد محبوبیت ندارد ولی خب مقبولیتی که آقای روحانی در بین سایر گروه ها و سیاستمداران دارد از آقای احمدی نژاد بیشتر است.

با توجه با اینکه اصلیت شما مربوط به آمریکای لاتین می شود و سال‌ها به مطالعه در مورد ادیان مختلف و همچنین رفتار مردم آمریکا و اروپا صرف کرده اید، بگویید نظرتان در خصوص مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5 چیست؟ آیا ایران در این مذاکرات به نتیجه خواهد رسید؟

به نظر من مذاکره بر سر موضوع هسته ای بهانه است و به جایی هم نخواهد رسید. من فکر نمی کنم موضوعاتی چون مسئله هسته ای جمهوری اسلامی که مورد اختلاف ایران و قدرت های استکباری است بر سر میز مذاکره حل بشود. اختلافات خیلی عمیق تر از اینهاست.

ابرقدرت ها اگر اهل منطق بودند خب حتما با مذاکره، دیالوگ و صحبت این اختلاف نظرها حل می شد ولی وقتی آنها نه قائل به منطق و نه قائل به بحث و گفتوگو هستند، خب معلوم است دیگر.

چیزی که این مذاکرات به مردم جهان ثابت کرد این بود که تمام ادعاهای که ابرقدرت ها در مورد ایران می گفتند و مطرح می کردند که اسلام و جمهوری اسلامی اهل منطق و گفت‌وگو نیست در عمل نشان داده شد که دروغ بوده است.

آمریکا که نمی آید با یک کشور جهان سومی بر سر میز مذاکره چانه بزند، هیچ وقت چنین کاری نمی کند ولی وقتی شما می بینید که الان با ایران مذاکره می کند معلوم است که مجبور شده است. چون طرف مقابل او که ایران باشد قدرت دارد بخاطر همین آمریکا مجبور است پای میز مذاکره بنشیند.

آخرین سوالم را اجازه بدهید به فوتبال اختصاص بدهم، در جام جهانی ایران و آرژانتین در یک گروه قرار گرفته اند، دوست دارید کدام تیم پیروز مساقبه باشد؟

(با خنده) شما ایرانی ها در دین اول هستید و دین درجه یک را دارید، اجازه بدهید فوتبال به آرژانتینی ها برسد.

ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
منبع: مشرق نیوز

ماجرای دیدار خواننده

قره‌باغی
در گفت‌وگوی تسنیم با اسفندیار قره‌باغی مطرح شد

ماجرای دیدار اخیر خواننده «آمریکا،آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» با رهبر معظم انقلاب

خبرگزاری تسنیم: اسفندیار قره‌باغی، خواننده سرود مشهور «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» در بهمن‌ماه سال ۹۲ دیداری با رهبر معظم انقلاب داشته است. او از سفر خود از تبریز به تهران برای ملاقات با ایشان می‌گوید.

   

اسفندیار قره‌باغی، خواننده موسیقی کلاسیک است. او از بنیان‌گذاران سرودهای انقلابی در ایران است که در بهمن ماه امسال ترانه‌های جدیدی از او رونمایی شد. صدای اسفندیار قره‌باغی برای کُر و اپرا تربیت شده و در این زمینه‌ها هم فعالیت‌های چشمگیری داشته است.

قره‌باغی پیش از انقلاب، سولیست باس در اپرای تهران بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی تمام تخصص و قابلیت‌های خود را در اختیار ارزش‌های انقلابی قرار داد و در این زمینه نیز آثار جالب توجهی را پدید آورد که بسیاری از آن‌ها ملی و ماندگار شدند. سرود «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» یکی از فراگیرترین آثار اوست. اثری که تقریباً تمام مردم ایران از هر نسلی که باشند، آن را شنیده‌اند.

پیش از این و در زمان ضبط تازه‌ترین اثر ضدآمریکایی اسفندیار قره‌باغی با عنوان «پایان شیطان» که در مراسم 13 آبان 92 اجرا شد با این هنرمند متعهد انقلابی گفت‌وگو کردیم، اما اکنون پس از چهار ماه دوباره به بهانه دیدار اسفندیار قره‌باغی با رهبر معظم انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم تا او نکاتی درباره این دیدار بگوید و از حمایت‌ها و توجه مدیران فرهنگی به موسیقی سخن بگوید. او به عنوان یک هنرمند پیشکسوت و اصیل، گلایه‌های بسیاری از وضعیت فرهنگی زادگاه خود، یعنی تبریز دارد. بخش کوتاهی از این گفت‌وگو که درباره دیدار او با رهبر معظم انقلاب در روزهای بهمن سال 1392 است را در ادامه می‌خوانید:

* تسنیم: از دیدارتان با مقام معظم رهبری بگویید.

21 بهمن امسال سعادت دیداری خصوصی با مقام معظم رهبری را پیدا کردم و نزدیک 3 ساعت در خدمت ایشان بودم. از دفتر رهبری 20 بهمن تماس گرفتند، گفتند که فردا 9 صبح بیت باشید. برای اینکه فرصت از دست نرود، سراغ هواپیما نرفتم، چراکه هواپیماهای تبریز معمولا چهار ساعت تاخیر دارند. ساعت22 سوار اتوبوس شدم و شش صبح تهران بودم، سه ساعتی در خیابان‌های بیت قدم زدم، ساعت 9 جلوی درب بیت رفتم، نگهبان جوانی آنجا بود، گفتم ملاقات دارم، گفت با چه کسی؟؛ گفتم: با حاج آقا. گفت: کدام حاج آقا؟ گفتم: مقام معظم رهبری. گفت: مطمئنی؟ گفتم: تا آنجایی که می‌دانم دیوانه نیستم که از تبریز تا تهران بیایم، همین طوری بیایم.

در نهایت با تماسی که با داخل بیت انجام داد، محبت کردند ما را به داخل بردند. نیم ساعتی در کنار یکی از دوستان در اتاق ملاقات بودم. پس از آن در سالنی که حضور داشتم تعدادی از دوستان از مشهد هم بودند. جایی که بنده نشستم در کنارم دو فیلم‌بردار هم بودند. حضرت آقا وقتی آمدند نشستند، من دولا می‌‌شدم و از زیر دست فیلم‌بردارها آقا را می‌دیدم. یک ساعتی روحانی جوانی که خیلی هم حرفه‌ای سینما را می‌شناخت توضیحاتی ارائه داد و خیلی از برخی جریان‌های سینمایی دفاع کرد و از خدمات سینما به نظام گفت.

روحانی جوان سوال‌هایی را مطرح کرد و از حضرت پاسخ می‌خواست. اما مقام معظم رهبری برخلاف نظر همگان و در نهایت تواضع گفتند:«من هم مثل شما این فیلم‌ها را نگاه می‌کنم، اما من نه کارگردانم، نه کارشناس، جواب سوال‌ها را باید از کارشناسان بگیرید،‌ من تنها می‌توانم بگویم خوب بوده، لازم بوده» پس از آن هم در پاسخ به عده‌ای دیگر که از روستایی در مشهد آمده بودند، پیش از اینکه بخواهند توضیح بدهند، گفتند:«در کنار روستای شما روستای فلان هم قرار دارد» این نشان دهنده آن بود که ایشان تاحد زیادی، حتی موقعیت جغرافیایی روستاها را هم به خوبی می‌شناسند. آن‌ها در گزارش خود کارهایی که انجام داده بودند را برشمردند، پس از آن آقا فرمودند:«شما در گزارش خود نگفتید که در سال 81 کتابخانه‌ای هم در روستای خود احداث کرده‌اید، من لیست کتاب‌های شما را هم دارم. کارهای شما خوب است، اما سعی کنید هر کاری انجام می‌دهید آمیخته با هنر باشد.»

چنین صحبتی، نشان از جامعیت ایشان دارد، در همین جا متوجه شدم که حضرت آقا بنده را دیده‌اند. بلافاصله ایشان گفتند:«مثلا یک هنرمند می‌تواند یک کلمه را جهان‌گیر و ابدی کنند، مثل آقای قره‌باغی ما» بنده دیدم این مرد بزرگ من را از کجا دیده‌اند، بلند شدم خدمت آقا عرض احترام کردم و از دور دو بسته موسیقی که با عنوان «صدای انقلاب» بود را نشان دادم که ایشان گفتند جلو بروم و CD را بدهم.

از 35 سال پیش با ایشان به راستی رفاقت دارم. عاشقانه و به دور از هرگونه تزویری به ایشان علاقه دارم. چراکه نه بنده نان ایشان را می‌دهم و نه در این مدت مزاحمتی برای ایشان داشتم. بنده همیشه به فرمایشات حضرت امام(ره) در مسئله موسیقی اقتدا می‌کنم. به بیانات مقام معظم رهبری هم به طور ویژه‌ای توجه می‌کنم. ایشان به بنده توصیه‌های جالبی درباره موسیقی فرمودند. خط موسیقی که ما دنبال می‌کردیم را به نوعی تأیید کردند و نجات موسیقی از وضعیت فعلی یکی از مطالبی بود که عنوان شد. من در تبریز به دنبال تحقق مطالبات ایشان در زمینه موسیقی هستم. اما متاسفانه فضای تبریز را طوری کرده‌اند که اگر اسم موسیقی را بیاورید، باید کفاره بدهید. در دیداری که با حضرت آقا داشتم هم مکتوب و هم شفاهی گزارش این اتفاقات را دادم.

منبع: تسنیم

خانه پدری رئیس جمهور ایران

خانه‌ی پدر رئیس جمهور


در دوران ریاست جمهورى که مرحوم پدر و مادرم در منزل خودشان زندگى می‌کردند، هیچ وقت به ذهن هیچ کس -نه به ذهن آنها، و نه به ذهن ما- خطور نمی‌کرد که حالا مثلاً چون ما رئیس جمهور هستیم، دستى بر این خانه بکشیم و آن را تعمیرى بکنیم...
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران به نقل از khamenei.ir، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در بیاناتی در بازدید از منزل پدری در مشهد به تاریخ هفدهم مرداد 1374 فرمودند:

در دوران ریاست جمهورى که مرحوم پدر و مادرم در منزل خودشان زندگى می‌کردند، هیچ وقت به ذهن هیچ کس -نه به ذهن آنها، و نه به ذهن ما- خطور نمی‌کرد که حالا مثلاً چون ما رئیس جمهور هستیم، دستى بر این خانه بکشیم و آن را تعمیرى بکنیم. حتى هنگامى که یکى از همسایه‌هاى ما در این‌جا ساختمان بلندى ایجاد کرده بود که بر این حیاط مشرف بود و مادر ما هم نمى‌توانست دیگر بدون چادر در حیاط راه برود، بعضى از دوستان گفتند خوب است شما بگویید این کار را نکنند؛ ما پیغام دادیم، دیدیم که گوش نکردند!
 
ما راه قانونى هم نداشتیم؛ یعنى آن‌قدر داعى و انگیزه پیدا نشد که به آن همسایه فشار بیاورند که خانه‌ات را مثلاً یک متر کوتاه‌تر درست کن. این از آن چیزهایى است که در یک نظام و در یک کشور، براى همه مایۀ خشنودى و دلگرمى است. مقامات دنیوى و امکانات مادى موجب نمى‌شود که اشخاص وضع شخصى خودشان را با وضع عمومى اشتباه بگیرند و فکر کنند که باید در رفاه بیشترى زندگى کنند.
منبع: باشگاه خبرنگاران

واجب تر از زمان امام

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت ایت الله العظمی فاضل لنگرانی (ره)
الآن حمایت از مقام معظم رهبری، از زمان امام، واجت تر است. چرا؟ بالاخره همان طور که از امام، نه شخص امام، مقام امام « بما انه مقام رهبری » واجب بود، الان این معنا بیش تر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود.
ایشان (آیت الله خامنه ای) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.
ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند. بیست سال پیش ایشان از مدرسین مشهد بودند. وقتی ایشان را دیدم پرسیدم چه چیزی تدریس می کنید؟ فرمودند: مکاسب. مکاسب از مهمترین و مشکل ترین کتب علمی ماست. به نظر من ایشان یک فقیه و مجتهد است. کسی که در سال های طولانی استادی همچون امام امت داشته است و خودش نیز دارای استعداد سرشار است. چنین فردی دارای مقامات بلندی از درک سیاسی است.
ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند  برای احراز این منصب کسی بهتر از حضرت ایت الله خامنه ای نداریم.

نکته ها و گفته ها ، دفتر اول

ممنوع التفسیر

روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شد

آن کسانى که آن روز درس‌هاى من مى‌آمدند، بعدها همه‌شان جزو کسانى بودند که در...

گروه تاریخ مشرق- به مجرد ورود به مشهد که سال چهل‌وسه بود، جوانها و روشنفکرها و یک عده از افرادى که خب دورادور با ما یک آشنائی‌هایى داشتند و اینها، شنیدند من آمدم مشهد و بناست بمانم، آمدند دور و ور ما و از من خواستند که من برایشان جلسات درس و این چیزها درست کنم. ما هم شروع کردیم. از سال چهل‌وسه چندین اقدام من کردم. یک اقدام، شروع یک درس قرآن بود، که درس تفسیر روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شدبود، براى یک عده‌اى از مردم که جوان‌ها و دانشجوها و محصلین و اینها مى‌آمدند، بعد درس‌هایى در حوزه شروع کردم؛ درس‌هاى فقه و اصول براى طلاب، که اگر چه که درس فقه و اصول بود، واقعاً هم فقه و اصول بود، اما در لابلاى مباحث فقهى و اصولى، مباحث سیاسى اینها را مطرح مى‌کردیم و شاگردهاى من، آن کسانى که آن روز آن درس‌هاى من مى‌آمدند، بعدها همه‌شان جزو کسانى بودند که در میدان‌هاى سیاست و مبارزه و کارهاى انقلابى جزو افراد برجسته و نام‌آور بودند، الان هم هستند. الان هم در مشهد شاگردهاى آن روزِ ما خوشبختانه هر کدامى مسؤولیت مهم ارزنده‌اى را از کارهاى انقلابى و پرزحمت بر دوش دارند. بعد، یک درس تفسیر شروع کردم، که در حوزه‌ى علمیه‌ى مشهد هیچ درس تفسیرى تا آن وقت نبود و لااقل به طور عمومى نبود.
بعد از این‌که من درس تفسیر را شروع کردم که سال چهل‌وهفت بود خیال مى‌کنم یا چهل‌وشش بود یا چهل‌وهفت بود، که درس تفسیر شروع کردم، بعد البته یک درس تفسیر ارزنده‌ى خوبى از طرف یکى از علماى بزرگ مشهد شروع شد لکن تا آن زمانى که ما شروع کردیم درسى نبود و آن درس هم مجمع طلاب و فضلا و جوانهاى پرشور حوزه‌ى علمیه بود و این درس پنج سال ادامه پیدا کرد یعنى از سال چهل‌وهفت یا چهل‌وشش، چهل‌وهفت این درس شروع شد تا سال پنجاه‌ویک ادامه داشت.


روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شد


سال پنجاه‌ویک ساواک این درس را تعطیل کرد که من بعد تبدیلش کردم به درسى از عقاید، یعنى کلام جدید شروع کرده بودم. بعد باز پیرو این دیدم که جوان‌هاى دانشجو کمتر مى‌توانند به این درس طلبه‌ها که در حوزه‌ى علمیه و در مرکز حوزه، مدرسه‌ى میرزاجعفر، میرزاجعفرِ آن روز، تشکیل مى‌شد که مرکز و قلب حوزه‌ى علمیه بود، کمتر مى‌توانند آن‌جا بیایند، من یک درسى مخصوص دانشجوها شروع کردم، درس تفسیر قرآن که بسیار پرشور و جالب بود و بیشترِ آن کسانى که در آن درس‌ها شرکت مى‌کردند،بلکه همه‌شان شاید، آن عده‌ى چند صد نفرى که شرکت مى‌کردند، بعدها همه جزو این گروههاى مبارز و انقلابى بودند، البته بعضى راه درست را تا امروز هم ادامه دادند، بعضى هم در این ریخت و پاشهاى انحرافى که ما در این مدت داشتیم، بدبختانه دچار انحراف شدند و از راه‌هاى دیگر رفتند، به‌هرحال آن‌جا یک پایه‌ى متینى بود براى ارائه‌ى تفکر اسلامى و آشنایى جوان‌ها با قرآن. ساواک هم مرتباً مزاحم بود دیگر، یعنى مسأله‌ى یک بار و دوبار و ده بار نبود، مرتب اذیت مى‌کردند، مزاحمت مى‌کردند، درس را تعطیل مى‌کردند، من را مى‌خواستند، شاگردها را مى‌خواستند، اندک چیزى را بهانه مى‌گرفتند. بالأخره هم بعد از مدتى آن درس را تعطیل کردند، این درس تفسیر جوان‌ها را هم مثل آن درس دیگر تعطیل کردند و بنده ممنوع‌التفسیر شدم در مشهد، یعنى سخنرانى اگر مى‌کردم یک جایى اشکال نداشت اما تفسیر قرآن حق نداشتم بگویم.


روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شد

من بعد از این‌که این درس‌ها تعطیل شد، نماز جماعت مى‌رفتم در یکى از مساجد مشهد به نام مسجد کرامت و همچنین مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن، امام جماعت بودم در دو مسجد. آن‌جا بعد از نماز، هر شب بدون هیچ تعطیلى و وقفه‌اى ما معارف اسلامى را از روى متون اسلامى بیان مى‌کردیم، چه حدیث و چه نهج‌البلاغه به خصوص و چه قرآن و این شیوه‌ى تخته‌نویسى را یعنى بردن تخته سیاه توى مسجد و نوشتن روى تخته و ارائه‌ى به مردم از طریق سمعى و بصرى این را ما در مشهد باب کردیم که خیلى هم علاقه‌مند پیدا کرد، جمعیت‌هاى زیادى جمع مى‌شدند

روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شد
آن زمان‌هاى دوران اختناق که خب جمعیت‌ها مثل امروز، امروز جمعیت‌ها صحبت یک میلیون و پانصد هزار و اینهاست، آن وقتها هزار نفر، دو هزار نفر، سه‌هزار نفر، پنج‌هزار نفر جمعیت جمع مى‌شد، اما آن جلسات ما گاهى چند ده هزار نفر جمعیت جمع مى‌شدند، توى خیابانها پر مى‌شد دور و ور و جلسات خیلى موفق و خوبى بود، بالأخره آنها را هم تعطیل کردند، یعنى ساواک باز بنده را خواستند و گفتند که این مسجد کرامت باید تعطیل بشود، آن هم تعطیل شد.
منبع: مشرق نیوز

دیدار

امام جمعه رشت/ آیت الله زین العابدین قربانی
عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت‌و‌گو با تسنیم:

روایت نخستین دیدار با مقام معظم رهبری در مشهد/ امام خامنه‌ای امید مستضعفان جهان است

خبرگزاری تسنیم: عضو مجلس خبرگان رهبری شجاعت، بصیرت، ایستادگی در برابر دشمن، حق‌طلبی، مجاهدت و ایثار را از ویژگی‌های بارز مقام معظم رهبری دانست و گفت: امام خامنه‌ای رهبری بی‌نظیر و امید مستضعفان جهان است.
 

آیت‌الله زین‌العابدین قربانی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در رشت، با اشاره به آغاز دوران فعالیت‌های انقلابی خود در دهه سی، اظهار کرد: در سال‌های انتهایی دهه سی که از گیلان برای ادامه تحصیل به قم رفتم یک حرکت ظلم‌ستیزی و انقلابی به‌وسیله گروهی به‌نام فدائیان اسلام در تهران و قم شروع شده بود.

وی با اشاره به جایگاه و شخصیت شهید نواب صفوی، افزود: آن زمانی که شاه در نهایت قدرت بود و کسی جرأت حرف زدن به او را نداشت، افرادی مانند شهید نواب صفوی علیه ظلم و ستم و تسلط بیگانگان بر کشور و همکاری دستگاه حاکمه با استکبار جهانی و پدید آوردن حکومت اسلامی صحبت می‌کردند و در آن زمان بود که حالت انقلابی در ما به وجود آمد و ما نیز سعی کردیم تا آن جایی که مقدور است در این راستا حرکت کنیم.

نماینده ولی‌فقیه در گیلان، به شهیدان سید عبدالحسین و سید محمد واحدی، نفرات دوم و سوم فدائیان اسلام اشاره کرد و گفت: این دو برادر در حوزه پیش من سیوطی می‌خواندند و گاهی با هم سفرهایی به کاشان و بعضی جاهای دیگر می‌رفتیم و سخنرانی می‌کردیم.

آیت‌الله قربانی تصریح کرد: وقتی به رشت آمده بودند، یکی از آنها هنگام غروب جلوی شهرداری که جمعیت زیادی رفت و آمد می‌کردند ایستاد و اذان گفت و او را گرفتند و به زندان بردند و پس از چندی با پادرمیانی علما آزاد شد.

وی بیان کرد: نزدیکی من و ایشان گرچه نسبت استادی بود، اما از لحاظ عرفان و معنویت و شهادت‌طلبی، او در من اثر ویژه‌ای داشت.

عضو مجلس خبرگان رهبری، گفت: یکی از خاطرات شیرین این دوران این بود که گاهی شهید واحدی و کاظم ساروقی که حافظ قرآن بود در مدرسه دارالشفاء به حجره من می‌آمدند.

آیت‌الله قربانی، با اشاره به سابقه آشنایی خود با مقام معظم رهبری در سال 34 ، بیان کرد: در این سال شهید نواب صفوی و سه نفر از یارانشان شهید شدند، آن سال، سال حزن ما بود و من به‌جای اینکه در تعطیلات تابستان از قم به گیلان بیایم به مشهد رفتم و چهل روز در آنجا ماندم.

وی گفت: در این ایام اقامت شب‌ها در درس مرحوم آیت‌الله میلانی و روزها در درس آشیخ هاشم قزوینی در مدرسه نواب شرکت می‌کردم و ایشان "کفایه" درس می‌دادند و در این زمان مقام معظم رهبری نیز در آن‌وقت پیش آقای آشیخ هاشم در همان درس شرکت می‌کردند.

نماینده ولی فقیه در گیلان، با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری درباره آشنایی با وی، گفت: مقام معظم رهبری فرمودند، "من دیدم یک شیخی در درس آشیخ هاشم شرکت می‌کند که یک تسبیحی دارد و با تسبیح خودش بازی می‌کند، دلم می‌خواست با ایشان دوست شوم، از برادرم آسید محمد سؤال کردم که این شیخ کیست که می‌آید اینجا می‌نشیند، من خوشم می‌آید با ایشان دوست شوم".

وی با بیان اینکه برادر مقام معظم رهبری نیز هم‌مباحثه من در قم بود و در درس آیت‌الله بروجردی و در درس علامه طباطبایی نیز با یکدیگر بودیم و درس‌ها را با یکدیگر مباحثه می‌کردیم، افزود: 58 سال از دوستی بنده با مقام معظم رهبری می‌گذرد و در این مدت چنان پیوندی به وجود آمده است که روز به روز در حال مستحکم‌تر شدن است.

نماینده ولی‌فقیه در گیلان، گفت: هرگاه که بنده به مشهد می‌رفتم با مقام معظم رهبری، آقای طبسی و آقای هاشمی‌نژاد دیدار می‌کردم.

آیت‌الله قربانی با اشاره به یکی از سفرهای خود در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی به مشهد، بیان کرد: یک بار که به مشهد رفته بودم، آقا در اختفا بودند و یکی از برادرانشان را که طلبه جوانی بود دیدم و گفتم آسید علی‌آقا کجا هستند، گفتند ایشان مخفی هستند، و من گفتم: اگر به ایشان دسترسی دارید سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید قربانی آمده است و می‌خواهد شما را ببیند.

وی افزود: برادر مقام معظم رهبری بعد از ظهر آن روز دنبالم آمد و گفت: آقا می‌خواهند شما را ببینند و پس از آن در هوایی گرم به خانه‌ای بدون امکانات رفتیم و ساعتی با مقام معظم رهبری نشستیم و حرف زدیم و خداحافظی کردیم و رفتیم.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه مقام معظم رهبری، منادی حق‌طلبی در جهان اسلام است، افزود: فرمایشات ایشان فصل‌الخطاب همه مسئولان و مردم است.

آیت‌الله قربانی، شجاعت، بصیرت، ایستادگی در برابر دشمن، حق‌طلبی، مجاهدت و ایثار را از ویژگی‌های بارز مقام معظم رهبری دانست و خاطرنشان کرد: امام خامنه‌ای رهبری بی‌نظیر و امید مستضعفان جهان است.

منبع: تسنیم

لحظه ورود

خاطره رهبر انقلاب از لحظه ورود امام به میهن

توى فرودگاه همه مى‌رفتند طرف امام من هم خیلى دلم مى‌خواست بروم، اما خودم را مانع شدم، بعضى دیگر هم مانع مى‌شدم که بروند طرف امام که ایشان را خسته نکنند.

خبرگزاری فارس: خاطره رهبر انقلاب از لحظه ورود امام به میهن

منبع: فارس نیوز

به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، مقام معظم رهبری در پاسخ به سوال خبرنگار اطلاعات هفتگی درباره دهه فجر در سال 1362 اظهار داشتند: در آن روزها ما در یک حالت بُهت بودیم. در حالى که در همه‌ى فعالیتهاى آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همان‌طور که مى‌دانید ما عضو شوراى انقلاب بودیم و یک حضور دائمى تقریباً وجود داشت. لکن یک حالت ناباورى و بهت بر همه‌ ما حاکم بود. من یک چیزى بگویم که شاید شما تعجب بکنید.

من تا مدتى بعد از 22 بهمن هم که گذشته بود بارها به این فکر مى‌افتادم که ما خوابیم یا بیدار. و تلاش مى‌کردم که از خواب بیدار شوم. یعنى اگر خواب هستم، این رؤیاى طلائى که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلى ادامه پیدا نکند، اینقدر براى ما شگفت‌آور بود مسأله.

سجده‌ شکر...

آن ساعتى که رادیو براى اول بار گفت صداى انقلاب اسلامى، یک همچى تعبیرى. من تو ماشین داشتم از یک کارخانه‌اى مى‌آمدم طرف مقرّ امام.

یک کارخانه‌اى بود که عوامل اخلال‌گرِ فرصت‌طلب آن‌جا جمع شده بودند و شلوغى راه انداخته بودند و در بحبوحه‌ انقلاب که هنوز شاید بختیار هم بود، آن روزهاى مثلاً شاید هفدهم، هجدهم و مشکلات هنوز در نهایت شدت وجود داشت و هنوز هیچ کار انجام نشده بود اینها به فکر باج‌خواهى و باجگیرى بودند.

توى یک کارخانه‌اى راه افتاده بودند، تحریکات درست کرده بودند و اینها، ما رفتیم آن‌جا که یک مقدارى سروسامان بدهیم. در مراجعت بود که رادیو اعلان کرد که صداى انقلاب اسلامى. من ماشین را نگه داشتم آمدم پائین روى زمین افتادم و سجده کردم.

یعنى اینقدر براى ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظه‌اى از آن لحظات یک مسأله داشت، به طورى که اگر من بخواهم خاطرات ذهنى خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش انقلاب بیان کنم یقیناً نمى‌توانم همه‌ى آن چه را که در ذهن و زندگى آن روزِ ما مى‌گذشت را بیان کنم.

ورود امام!

روز ورود امام البته آن روزِ ورود ایشان که ما از دانشگاه، مى‌دانید که متحصن بودیم در دانشگاه دیگر، مى‌رفتیم خدمت امام، توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مى‌خندیدند، بنده از نگرانىِ بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بى‌اختیار اشک مى‌ریختم و نمى‌دانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت.

بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد این‌که آرامش امام ظاهر شد نگرانیها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلى‌هاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.

وقتى که بعد از سال‌هاى متمادى امام را من زیارت مى‌کردم آن‌جا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل این‌که از تن آدم خارج مى‌شد. احساس مى‌شد که همه‌ آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه این‌جا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده.

وقتى که آمدیم وارد شهر شدیم از فرودگاه و با آن تفاصیلى که خب همه‌ى شماها شاهد بودید و به حمداللَّه هنوز در ذهن همه‌ مردم شاید آن قضایا زنده است، همان‌طور که مى‌دانید امام عصرى از بهشت زهرا رفتند به یک نقطه‌ نامعلومى و برادرانمان حالا به طور مشخص، آقاى ناطق نورى امام را در حقیقت ربودند و به یک مأمنى بردند که از احساسات مردم که مى‌خواستند همه ابراز احساسات بکنند و امام از شب قبلش که از پاریس حرکت کرده بودند تا دم غروب، تقریباً دمادم غروب دائماً در حال فشار کار و حضور بودند و هیچ یک لحظه استراحت نکرده بودند یک مقدارى استراحت بدهند به امام.

*امام در مدرسه‌ رفاه

ما هم پائین بودیم یعنى ما در آن حال، ما رفته بودیم رفاه. مدرسه‌ رفاه کارهایمان را انجام مى‌دادیم. قبل از آنى که امام وارد بشوند ما نشسته بودیم با برادرانمان و روى برنامه‌ى اقامتگاه امام و ترتیباتى که بعد از ورود امام باید انجام بگیرد یک مقدارى مذاکره کرده بودیم، یک برنامه‌ریزیهایى شده بود.

آن روزها یک نشریه‌اى ما درمى‌آوردیم که بعضى از اخبار و مثلاً اینها در آن نشریه چاپ مى‌شد، از همان رفاه این نشریه بیرون مى‌آمد. یک چند شماره‌اى منتشر شد. البته در دوران تحصن هم یک نشریه‌ى دیگرى آن‌جا راه انداختیم یک دو سه شماره هم آن درآمد.

- عرض کنم که - من برگشتم آن‌جا و منتظر بودیم لحظه به لحظه که ببینیم چه خواهد شد. اطلاع پیدا کردیم که امام رفتند به یک نقطه‌اى که یک مقدارى آن‌جا استراحت کنند، نماز ظهر و عصرشان را ظاهراً نخوانده بودند نزدیک غروب شده بود، نماز ظهر و عصرشان را بخوانند و اینها. آخر شب بود، من داشتم خبرهاى آن روز را تنظیم مى‌کردم که توى همان نشریه‌اى که گفتیم چاپ بشود و بیاید بیرون.

ساعت حدود ده شب بود تقریباً، یک وقت دیدیم که از در حیاط داخلى [مدرسه‌]رفاه - که از آن کوچهِ باز مى‌شد یک در کوچکى بود - یک صداى همهمه‌اى احساس کردم من و یک چند نفرى آن‌جا سر و صدا کردند و {پیدا شد} معلوم شد که یک حادثه‌اى واقع شده.

من رفتم از دم پنجره نگاه کردم دیدم بله امام، تنها از در وارد شدند. هیچکس با ایشان نبود. و این برادرهاى پاسدار، - پاسدار که یعنى همان کسانى که آن‌جا بودند - که ناگهان امام را در مقابل خودشان دیده بودند سر از پا نشناخته مانده بودند که چه بکنند و دور امام را گرفته بودند، امام هم على‌رغم آن خستگى که آن روز گذرانده بودند با کمال خوشروئى با اینها صحبت مى‌کردند. اینها هم دست امام را مى‌بوسیدند، البته شاید یک ده پانزده نفر مثلاً مجموعاً بودند، همین‌طور طول حیاط را طى کردند رسیدند به پله‌هایى که به حال طبقه‌ى اول منتهى مى‌شد و آن پله‌ها پهلوى همان اتاقى هم بود که من توى آن اتاق بودم. من از پنجره آمدم دم در اتاق وارد هال شدم که امام را از نزدیک ببینم. امام وارد شدند. تو هال هم عده‌اى از بچه‌ها بودند اینها هم رفتند طرف امام، دور امام را گرفتند که دست ایشان را ببوسند.

من هر چى کردم نزدیک بشوم دست امام را ببوسم دیدم که به قدر یک نفر مزاحمت براى امام ایجاد خواهد شد و على‌رغم میل شدیدى که داشتم بروم خدمت امام دست ایشان را ببوسم، کنار ایستادم و امام از دو مترى من عبور کردند.

من نزدیک نرفتم چون دیدم شلوغ است دور و ور ایشان و رفتنِ من هم به این شلوغى کمک خواهد کرد. عین این احساس را من توى فرودگاه هم داشتم. توى فرودگاه همه مى‌رفتند طرف امام من هم خیلى دلم مى‌خواست بروم، اما خودم را مانع شدم، بعضى دیگر هم مانع مى‌شدم که بروند طرف امام که ایشان را خسته نکنند.

امام آمدند از پله‌ها رفتند بالا و در این حین پاى پله‌ها در حدود شاید یک سى چهل نفرى، چهل پنجاه نفرى آدم جمع شده بود. رفتند دم پاگرد پله‌ها که رسیدند که مى‌خواستند بروند بالا. یکهو برگشتند طرف این جمعیت و نشستند روى زمین و همه نشستند، یعنى خواستند که رها نکرده باشند این علاقه‌مندان و دوستداران خودشان را. یکى از برادران آن‌جا یک مقدارى صحبت کرد و یک خیر مقدم حساب نشده‌ پرهیجانى - چون هیچکس انتظار این دیدار را نداشت - گفت. بعد هم امام یک چند کلمه‌اى صحبت کردند و رفتند بالا در اتاقى که برایشان معین شده بود راهنمائى شدند به آن‌جا. و همین‌طور دیگر خاطرات لحظه به لحظه...

یک راه مشخص

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله علم الهدی:
امام زمان عجل الله راه ارتباط را فقط از یک راه مشخص داشته اند و غیر از این راه تمامی مسیرها باطل است. امام زمان عجل الله تنها راه ارتباط را مجتهد جامع الشرایط و ولی فقیه تاکید داشتند. برخی ها فکر می کنند که می توانند دین و فرقه ای بسازند و مردم را به وسیله آن منحرف کنند در حالی که امامت امام زمان عجل الله از راه مجتهد جامع الشرایط است. کسی که در برابر ولی فقیه بایستد و از فرمان ایشان اطاعت نکند، طاغوت پرست است.
معظم له با اخلاص، اخلاق و تقوا به رهبری جامعه می پردازد و با قاطعیت مطلق، برای احیای ارزشها و مکتب با هر مسئله و چالشی مقابله و برخورد می کند.

نکته ها و گفته ها ، دفتر اول

حضرت امام خامنه ای در چین

تصویر دیده نشده آیت الله خامنه ای در سفر به چین + خاطره شنیدنی
 
 
آیه الله خامنه ای در سال 68 و در مقام رئیس جمهور ایران به چین سفر کردند. در این سفر بود که ایشان به دور از تشریفات مرسوم دیپلماتیک به یک رستوران عمومی با غذای حلال مراجعه نمودند.
به گزارش "ندای انقلاب"، آیه الله خامنه ای در سال ۶۸ و قبل از رحلت حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رئیس جمهور کشور ایران به چین سفر کردند. در این سفر که به منظور پیگیری همکاری های فیمابین در عرصه سیاسی و اقتصادی صورت گرفته بود، ایشان برای صرف غذا از تشریفات معمول و مرسوم دیپلماتیک پرهیز کرده و به یک رستوران عمومی مراجعه می کنند. 



با توجه به اینکه در کشور چین غذاهای مختلفی پخت و پز می شود که با احکام اسلامی همخوان نیست، آیه الله خامنه ای و تیم همراه تصمیم می گیرند به رستوران عمومی "المطعم الاسلامی" که فقط غذای حلال تهیه و آماده می کند بروند. به گزارش دیدبان، مدیریت این رستوران زمانی که متوجه حضور یک هیأت عالی رتبه سیاسی در این مکان می گردد غذای ویژه ای آماده می کند که آیت الله خامنه ای ضمن تشکر، از پذیرش آن امتناع می کند و همان غذای معمولی را که همه مردم از آن تناول می کردند، ترجیح می دهد. این تصاویر برای اولین بار منتشر می گردد:

گفتنی است این رستوران که با نام چینی "هونگ بین لوو" فعالیت می کند در یک بخش از نمای رستوران، تصویر فوق را در کنار تصاویر سایر شخصیت های چین و کشورهای دیگر که به این رستوران مراجعه کرده اند، به نمایش گذاشته است. در این تصویر و در کنار حضرت آیت الله خامنه ای، دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت نیز حضور دارد.

از نکات قابل توجه در این سفر، حضور دکتر حسن روحانی در تیم همراه آیه الله خامنه ای بوده است. ... این سفر در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ مطابق با ۹ ماه مه ۱۹۸۹ میلادی به مدت ۶ روز برنامه ریزی شده بود و از آن به عنوان آخرین سفر خارجی آیت الله خامنه ای یاد می شود.

این سفر با حاشیه هایی همراه بود که جذابیت رسانه ای نیز دارد از جمله آنکه قبل از نشستن هواپیمای حامل تیم ایرانی به فرودگاه پکن، اعلام می شود که به دلیل بیماری رهبر چین، دیدار وی با رئیس جمهور ایران و هیأت همراه لغو شده است. از ابتکارات آیه الله خامنه ای این بود که پس از اطلاع از این موضوع، دیدار با مقامات دیگر چینی را لغو کردند تا به صورت غیر مستقیم این پیغام را به چینی ها بدهند که سطح نمایندگان ملت ایران کمتر از رهبر چین نیست. این مسئله باعث شد که نخست وزیر چین شخصا برای عذرخواهی به حضور آیه الله خامنه ای برسد. دکتر علاءالدین بروجردی سفیر وقت ایران در چین ماجرا را اینگونه روایت می کند: «نخست وزیر چین از محل کنگره خلق به محل اقامت رئیس جمهور ایران آمد و از همان دور، با صدای بلند گفت: کوچکتر به دیدار بزگتر آمده است! بعد وارد اتاق شد. حدود یک ربع با آقا صحبت کرد و گفت: ما نهایت احترام به مهمان را، به خصوص شخصیتی مثل جناب عالی، وظیفه خود می دانیم. مشکل بیماری رهبر چین جدی است و پزشکان ایشان را ممنوع الملاقات کرده اند. با این حال، ما موضوع ملاقات را بررسی می کنیم تا حل شود.»



گفتنی است این ابتکار و شجاعت آیه الله خامنه ای جدا از اینکه باعث شد همگان به جایگاه هیأت عالی رتبه ایرانی سر تعظیم فرود آورند، موجب شد رهبر چین به صورت جداگانه و دوبرابر زمان تعیین شده پذیرای رئیس جمهور ایران و هیأت دیپلماتیک همراه باشد. 

منبع: پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب اسلامی ایران